وسواس مطالعاتی در واقع برای آن دسته از دانش آموزانی است که یک مطلب را ده بار میخوانند چون فکر میکنند هیچ چیز به یادشان نمانده یا اصلا یادنگرفته اند. مخصوصا وقتی چند ساعت از مطالعه شان میگذرد در حین مطالعه درس بعدی همه ذهن شان درگیر یادنگرفتن درس چند ساعت پیش شان است. همین امر باعث میشود واقعا یادگیری شان پایین بیاید چون بدون تمرکز درس می خوانند.

به صورت کلی اگر دانش آموزی وسواس مطالعاتی بیهوده داشت میتوانید با آزمونک هایی از مطالبی که خوانده میزان تسلطش را در آن درس به او نشان بدهید که خودش متوجه وسواس بیهوده اش شود. یعنی پس از اینکه درس خواند بعد از یک ربع استراحت به اندازه 10 سوال از خودش آزمون بگیرد.

بهتر است این سوالات متناسب با سطح کنکور باشد. درصد این آزمون اگر ۵۰ درصد هم باشد برای مطالعه اول واقعا کافی است. برای سوالاتی که غلط حل شده است یا اصلا نزده اید باید اینگونه عمل کرد. در صورت وجود مشکل در بخشی از یک مبحث، همان بخش را مجددا برای دانش آموز در برنامه اش قرار دهید وگرنه او خودش تمام مبحث را میخواند. پس این اطمینان را به او بدهید که شما در برنامه اش این مسئله را رعایت میکنید. کلاس های مدرسه یا پکیج های تدریس دانش آموز را با پیش خوانی، هدفمند تر کنید تا بازدهی بالاتری حین کلاس داشته باشد و وسواس کمتری به خرج دهد.

دلایل وسواس مطالعاتی

بازدهی افراد در مطالعه دروس مختلف متفاوت است. در ضمن تنها راه یادگیری درست و کسب تراز بالا، تثبیت مطالب و بالا بردن توانایی هایمان در آن درس با مرور های تستی است.

کمالگرایی

این مسئله که دانش آموز میخواهد در یکبار مطالعه تمام مبحث را به صورت صد در صد یادبگیرد ، نشان دهنده وسواس مطالعاتی است. دانش آموز اگر هربار که مطلب را میخواند یا مرور میکند فقط ۲۰ درصد کل مبحث را متوجه شود آن وقت بعد از ۵ بار مرور تمام مطلب را به صورت کامل آموخته و تثبیت کرده است. در حالی که نسبت به زمانی که بخواهد یکدفعه هممه مطلب را یادبگیرد، هم وقت کمتری از او میگیرد و هم بازدهی بالاتری به او میدهد، در ضمن در حین مطالعه استرس هم ندارد.

پس برای رفع مشکل این دسته از افراد سعی کنید بازه های مطالعه را کوتاه تر کنید، اما دفعات مرور در برنامه را افزایش دهید تا بخش زیادی از یادگیری و رشد در مرور های تست محور اتفاق بیفتد.

تعداد منابع زیاد

نهایتا از درسنامه ۲ منبع استفاده کنید. دانش آموز میتواند از تست های چندین منبع استفاده کند اما از درسنامه های متعدد نه. همان وقت که برای درسنامه ها می‌گذارد را باید تست بزند. درست مانند اینکه یک نفر در کلاس ۳ دبیر ریاضی با متد های مختلف باشد که گیج میشود یا حتی اگر آن دبیر ها متد یکسانی داشته باشند وقتش را بیهوده تلف کرده است.

حواس پرتی

برای ما در زمان مطالعه، زمانی است که واقعا آن فرد با تمرکز کافی مطالعه کرده است نه اینکه کتاب پیش رویش بوده؛ به همین دلیل عده ای به این دلیل کندخوانی دارند. عوامل حواس پرتی در محیط مطالعه دانش آموز را حذف کنید. صدای بالای تلویزیون، برنامه مورد علاقه اش، مهمانی، صدای حیوانات خانگی، موزیک و … بعضا باعث حواس پرتی فرد میشود. پس در ابتدا باید عوامل حواس پرتی را رفع کرد.

اگر لازم دیدید به کل محیط مطالعه فرد را تغییر دهید. پانسیون های مطالعاتی و یا کتابخانه ها برای این امر مناسب است. اما اگر جو مناسبی داشته باشند. عمدتا در پانسیون های مطالعاتی فرد از دیدن رقبایش استرس میگیرد و ناامید میشود. همچنین مقایسه بین خودش و دیگری باعث میشود خیلی زود از خودش و تلاشش ناامید شود. اگر میتوانید این مسائل را کنترل کنید و همچنین اطمینان دارید که فرد در پانسیون هم مطالعه میکند، زمانش را هدر نمیدهد از فرد بخواهید محیط مطالعه اش را تغییر دهد. در صورت وجود مشکلات روحی و روانی که باعث این حواس پرتی هاست به روانشناس ارجاع داد.

راهکار افزایش بازدهی مطالعاتی

حال برای افزایش بازدهی مطالعاتی فرد روش های مطالعاتی او را اصلاح کنید. لزوما بالا رفتن ساعت مطالعه باعث رشد فرد نمیشود. در بسیاری از مواقع دیده میشود که فرد با افزایش ساعت مطالعه ترازش افت هم میکند. چراکه کیفیت مطالعه به قدری پایین می آید که افت تراز محسوسی اتفاق می افتد.

قبل از افزایش ساعت مطالعه فرد حتما کیفیت مطالعه او را با روش های مطالعاتی درست بهبود دهید. بعد از اینکه این روش ها باعث رشد فرد شد و عملا فرد به صورت طبیعی و راحت با همین روش ها درس خواند، آن وقت زمان مطالعه را افزایش دهید. چراکه قبل از آن عملا فرد فقط ساعت مطالعه را بالا میبرد. اما بازدهی نمیگیرد و در این زمان دیگر خیلی سخت میتوان کیفیت مطالعه را بالا برد